عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

نخستین هدیه آسمانی

عسلی حوصله نداره.میگین چش شده!

1390/6/24 2:48
نویسنده : مریم طالبی
336 بازدید
اشتراک گذاری

عسل جان مامانم چرا اینهمه غم تو چشاته.الهی قربونت برم پاشو بازی کن مامان جونم

.پایان 11 ماهگی 1

خانم خانما گفتم پاشو بازی کن نه اونجوری داری چکار میکنی مامانی؟

پایان 11 ماهگی 2

خانم خانما برگرد مامان با شماست چه کار میکنی؟

پایان 11 ماهگی 3

ببینم میوه میخوای .خب بردارقشنگم.هر کدومو دوست داری بردار.

پایان 11 ماهگی 4

مامانی اینجوری حتمن مال خودته به هیچ کسم نمیدی نه.آخه مگه تو چند تا دندون داری که میخوای دو تا سیب بخوری هان!

پایان 11 ماهگی 5

 

ببینم.دوباره داری با این عجله کجا میری خانم خانما.نخوری زمین مامانجون.

پایان 11 ماهگی 6

اه.دوباره نشستی که.فکر کنم حالو حوصله ی شلوغ بازی نداری نه قشنگم.

 

پایان 11 ماهگی 7

قربونت برم با اون خنده هات .مامانو بابا عاشقتن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کيانا
29 شهریور 90 8:04
عسل خانومي گل تولدت مبارک....الهي در کنار خونواده مهربونت صدساله بشي عزيزم


مامان کیانای گل
ممنونم که به یادمون بودین.یه بوس گنده از طرف عسل واسه کیانا جون
مامان آرین
29 شهریور 90 9:31
عسل خانم تولدت مبارک عکسات خیلی خوشملن مامانی براش اسپند دود کنی هااااا


مامان آرین گل
شرمنده کردین عزیزم.الهی گل پسرت همیشه سالم باشه
zahra
29 شهریور 90 11:11
سلام عسل طلاي خاله زهرا
الهي خاله قربونت بره که امروز روز تولدته يکسال گذشت و دخملمون بزرگ شده ناز که بودي نازتر شدي
تولدت مبارک گل نازم
عکساي قشنگتو که ماماني برات گذاشته ديدم خيلي ماه شدي خاله جونم
از راه دور مي بوسمت.

خاله زهرا جون
عاشقتم که تولد من یادت بود الهی خدا یه فرشته آسمونی قشنگم نصیب شما کنه امیدوارم زیاد با من اختلاف سنی نداشته باشه .یعنی زود زود زوداخه میخوایم با هم بازی کنیم.یه بوس گنده واسه خاله جون
بوسسسسسسسسسسسسسسسس