عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

نخستین هدیه آسمانی

اولین کابوس شبانه عسل جون

1391/12/22 0:17
نویسنده : مریم طالبی
353 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل ناز مامان

 

درست هفته پیش بود که یه شب توی خواب با صدای بلند جیغ زدی و از خواب پریدی تا حالا چنین واکنشی رو ازت ندیده بودم.با صدای بلند فقط جیغ میزدی و گریه میکردی و با اشاره به زبونت هی میگفتی مامان زنبور گاز گرفت.برام خیلی جالب بود چون نه خدارو شکر تا به حال زنبور نیشت زده بود و نه اینکه اصولن بک گراندی از اینکه زنبور واقعن چی هست و یا ممکنه کسی رو نیش بزنه داشتی.خلاصه کلی بغلت کردم و طبق معمول ناز و نوازشت کردم که شما خانومی خوابت برد.

 

 

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

فردا قراره با دختر خوشگلم بریم خونه خاله الیش.برای اولین باره که داریم تنهایی یعنی منو عسلی میریم و چون میخوام ماشین نبرم و از حمل و نقل عمومی(مترو)استفاده کنم.  connie_rockingbaby.gifنمیدونم کار درستی هست یا نه!خداییش با عسلی یکم سخته ولی به امتحانش میارزه 

                                                                       

    تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعكس، كد موسیقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

امروز از عسلی با این لحن سوال کردم که عسل جون میدونی فردا میخواهیم بریم خونه خالههههههههههههه.......اینجا منتظر شدم تا ببینم عسلی چی میگه.طبیعتن احساسم این بود که بگه خونه خاله الی و بعدشم بگه هوریاااااااااا اما یهو گفت کدوم وره از ین وره از اون وره.کلی خندیدم.یعنی این دختر من اخر همه نفساست به قرآن عاشقتم جوجو کوچولوم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)