عسل یعنی عشق
دختر گلم نفس مامان
اینروزا مامانی بدوری گرفتاره اخه ه امتحان خیلی خیلی مهم اره که باید حتمن توش قبول بشه میدونم توی این مدت خیلی مامانتو تحمل کردی میدونم وقت ندارم زیاد ببرمت بیرون ولی مامان جون به خدا قول میدم به زودی زود ایشاا... بعد قبولیم همه اینا رو جبران کنم
نفسک من
شبا که میخواد بخوابه میگه مامان قصه بگو تو جنگل .راستش مامانی از بس قصه بز بز قندی و واست به شکلای جورواجور گفتم هر وقت میخوام بگم یکی بود یکی نبود خودم خندم میگیره چکار کنم مامان جون قصم نمیاد ولی قول میدم خرید چند تا کتاب قصه جزئ برنامه های بعدیم باشه.
عسل مامان معتاد سریال اکستراست البته فرانسویش بابایی سری کاملشو ریخته تو گوشیش و عسل خانم هر شب که بابایی میاد اولین چیزی که میگه اینه مداد یعنی مهرداد فینگ یعنی فیلم تا دو سه تا قسمتشم نبینه ول نمیکنه بعضی وقتا هم گوشی بدست خوابش میبره کلن عاشقشه جالب اینکه خیلی از کلماتشونم میگه ولی نمیدونه معنیش چی میشه.
عسل جونم هر وقت مامانی واسش غذایی درست میکنه که خیلی دوست داره میگه مامان دستت دد نکنه خیلی خوشمزه بود وقتیم خیلی خوشحاله و مامان یه کاری واسش کرده که براش خیلی خوشایند بوده میگه مامان دوست دارم یه دنیا .
عاشقتم نفسکم