نفس مامانی یکسالو نیمه شد

جیگر طلام نفس مامان

خدا رو شکر عید امسالو بی استرس شروع میکنیم.آخه عسلی ٢٩ واکسن داشت که میشه روز قبل عید آخه امسال اسفند ٢٩ روزست.مسئولشم بهم گفت برم ١٥ فروردین بیام.الهی شکر که دخترم و مامانش عیدشون خراب نشد.

عسل مامان چند تا کلمه جدید یاد گرفته :

خااااله راحت راحت بدون هیچ غلطی میگه خاله دورت بگرده مامان.

دیگه اینکه به شات دان کامپیوتر میگه شیبا.وقتی کارم با کامچیوتر تموم میشه میگه مامان شیبا.

عسلی اسم پسر خالشم یاد گرفته میگه امیییر

چند روز پیش که واسه خرید رفته بودیم بیرون از اونجایی که عسلی عاشق کفشه به محض اینکه کفشای بچه گونه رو دید سر به گریه گذاشت و هی میگفت مامان شب به کفش میگه شب.

دیگه اینکه چهارشنبه سوری با مامانو بابایی رفتند بیرون حال کرده.هر چند من فکر میکردم که ممکنه بترسه ولی خیلی دوست داشت.