مامانو بابا بد جوری دلشون گرفته

خانم خانما قشنگ مامان

الان که دارم برات مینویسم ٥ اذر ماه سال ٩٠ شمسیه و مامانی بد جوری دلش گرفته.میدونم واسه تو گلم زوده که بدونی توی این دنیای به این بزرگی بعضی وقتا یه سری ادمای بد هستند که از فرط حسادت و کینه توزی به هر طریقی که شده میخوان تو رو اذیت کنن.خوب مامانی آدم حرصش میگیره دیگه

مامانی امروز روز اول محرمه. میدونی محرم یعنی چی.؟مامان جون حدودن ١٤٠٠ سال پیش امام سوم ما امام حسین (ع) با ٧٢ تا از یارای شجاعشون توی کربلا شهید شدن.ما هم هر سال ١٠ روز اول محرمو به حرمت شجاعت و ایثار اون بزرگواران به سوگ میشینیم.مامانی تو فرشته کوچولوی مامانو باباتی.میدونم دعای بچه ها زودتر اجابت میشه.با اون قلب ناز کوچولوت از خدا بخواه آدم بدا رو از زندگیمون دور کنه تا همیشه همیشه شاد شاد باشیم.میدونم بابا جونم خیلی دلش از این آدما پره.امیدوارم به حرمت سید الشهدا خدا همشونو گرفتار غضب خودش کنه.

الهی آمین

ببخش گلکم که ناراحتت کردم.راستی امروز مامانی جایی کار داشت که باید حتمن میرفت.برای دومین بار شما رو گذاشتم پیش همسایمون که خیلی مهربونن.تو هم ماه ماه بودی.مامانی عاشقته که دخمل خوبی بودیو گریه نکردی.از وقتی آوردمت تا الانم خوابیدی.فکر کنم از بس باهات بازی کردن کلی خسته شدی.مامانم منتظره تا شما بیدار شیو بهت غذا بده.عاشقتم نفسم.

راستی مامان جون .برنامه ای که من باهاش عکساتو درست میکردم خراب شده.واسه همینه که یکم دیر شد ولی حتمن عکسای قشنگتو بازم میذارم

نفسمی