2 تا نگین خوشگل رو گوشای عسل خانم نشسته
ماه مامان گل قشنگم الان ساعت ١١.٣٠ سه شنبه شب ٢٢ شهریور سال ١٣٩٠ شمسیه.خانمی و بابایی لالا کردن.مامانی هم که معلومه کجاست. امروز مامانی دختر گلمو برد تا گوشاشو سوراخ کنه.راستش مامان جون تا الان دلم نمیومد اینکارو بکنم.همش فکر منو بابایی این بود که زیاد ضرورتی نداره.بزاریم خودت بزرگ شی و بعدن خودت تصمیم بگیری.مامانو بابا زیاد به حرفای دیگران توجه نمیکردن که چرا گوش بچه رو سوراخ نکردی و دیر میشه و از این حرفا.نزدیک خونمون یه کلینیکه که به صورت بهداشتی با این دستگاههایی که مثل تفنگه گوشو سوراخ میکنن.باورت نمیشه مامان جون.تا آخرین لحظه شک داشتم که اینکارو بکنم یا نه.راستش بابایی زیاد تمایل نداشت.مخصوصن وقتی چند تا دختر بچه رو توی درمانگاه ...
نویسنده :
مریم طالبی
23:56