واکسن چهار ماهگی
عسل خوشگلم مامانی امروز شما رو بردیم واسه واکسن زدن.از شب قبلش گفتم که کلی استرس گرفته بودم ولی میدونستم که بابایی مرخصی گرفته و کلی کمکم میکنه تا استرسم کم شه.دیشب بر خلاف شبای قبل زود خوابیدی و ساعت ۸صبح بیدار شدی فقط قبلش ساعت ۶ صبح توی خواب بهت شیر دادم و بعدش خوابوندمت.چون از دفعه قبل تجربه داشتم که توی مرکز بهداشت معطل میشیم اول رفتم نوبت گرفتم شماره ۱۵ بودیم شماره ۱۰ رفته بود داخل.اومدم خونه دیدم بابایی شما رو خواب کرده ولی چاره ای نبود باید میرفتیم.بابا جون لباس پوشید رفت تا ماشینو از بیرون بیاره توی پارکینگ تا گرم باشه بعدشم تو خانمی رو لباس پوشوندمو رفتم بیرون .خدا رو شکر دخمل خوبی بودی و گریه نکردی.سوار ماشین شدیمو ر...
نویسنده :
مریم طالبی
21:01