عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

نخستین هدیه آسمانی

اولین دوچرخه

1393/1/18 6:58
نویسنده : مریم طالبی
501 بازدید
اشتراک گذاری

امروز یکشنبه 17 فروردین سال 1393 شمسی و امروز اولین روزی هست که عسل خانم ما صاحب اولین دوچرخه میشه.ساعت 4 بعدازظهر باباجونش بهم زنگ زد که حاضر شین دارم میام بریم واسه عسلی دوچرخه بخریم.البته ناگفته نمونه این هدیه داداش آدرینه برای عسل جون به خاطر همه صبوریهاش و مهربونیهاش.یه کار دیگه هم داشتیم اینکه بریم واسه باباجون کفش بخریم.مدتها بود که کفش بابایی خراب شده بود و وقت نمیکردیم بریم بیرون خرید کنیم.ساعت 4.5 دیدم بابا جون درو بازکرد اومد تو.گفتم چرا زنگ نزدی ما بیاییم.دیدم زد زیر خنده که اومدم کفشامو عوض کنم.پاهاشو نگاه کردم دیدم یه کفش ایمنی پاشه.گفتم کفشات کو.گفت دزدیدن.کلی دلم واسه اون بیچاره ای که اون کفشارو برده بود سوخت.آخه اگه به خود بابایی میگفت با کمال میل تقدیمش میکرد.نیازی نبود به این کار.خلاصه کلی خندیدیم.

 

توی راه عسلی خوابش برد توی ماشین.ماهم رسیدیم اونجا توی بغل بابایی خوابش برد.کلی دوچرخه دیدیم تا اینکه یه دوننشو که فروشنده کلی ازش تعریف کردو انتخاب کردیم.خیلی خوشگل بود ولی رنگ پینک(صورتی)که عسل عاشقشه رو نداشت تمام این مدت عسل خواب بود.دلم نیومد بیدارش نکنم.یه دوچرخه خوشگل پینک انتخاب کردم و اون دوچرخرم گذاشتم کنارش.بعد عسلو بیدار کردیم.بچم از ذوقش از بغل بابایی اومد پایین و دویید سمت دوچرخه ها.بهش گفتم مامانی کدومشو میخوای.حدسم کاملن درست بود یه راست رفت سراغ صورتیه.و کلی به خودم افرین گفتم که در لحظه اخر تصمیممو عوض کردم.و دختر گلمو کلی خوشحال.

عسلی از مغازه تا ماشین دوچرخه سواری کرد.بعدشم گیر داد بریم پارک بازی.ما هم رفتیم دریاچه تا خانومی با دوچرخه جدیدش بازی کنه.من و بابایی هم یاد خاطرات قدیممون و اولین دوچرخه عمرمون افتادیمو کلی خندیدیم.جالب بود که هر دومون اولن دوچرخمون برگشت به زمانی که کلاس چهارم پنجم دبستان بودیم.عسل خانم کلی خوشبخته که تو ی سه سال و نیمگی دوچرخه به این خوشگلی داره.از وقتی اومدیم خونه یه لحظه از خودش دورش نکرده.صد دفعه رفته پارکش کرده بعدشم آوردتش کنار خودش.دیشب موقع خواب کلی دستای منو ماچ کرده که مامان جون من شما رو خیلی دوست دارم.هیچ وقت هیچ وقت نمیخوام بچه کس دیگه ای باشم.بعدش من که خیلی خسته بودم خوابم برد.ولی صبح دیدم پاشده دوچرخه رو از اتاق خودش آورده چسبونده به تخت ما که کنار خودش باشه.عزیز دل منه اخه این نفسک من.

اینم عکس اولین دوچرخه عسل خانم :

اولین دوچرخه 1

الهی من قربونت برم که شادی توی چشات موج میزنه.اگه من میدونستم با یه دوچرخه تو اینهمه شاد میشی زودتر برات میخریدیمش.

اولین دوچرخه 2

اولین دوچرخه مبارکت باشه عزیز دل مامان مریم و بابا مهرداد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)